والیبال ایران در سال ۱۴۰۰| آرمانی که به سرانجام نرسید/ نسل جدید به دنبال افتخارات گذشته
حضور در المپیک برای همه ورزشکاران یک رؤیاست. قهرمانان ورزشی هم که طعم حضور در این رویداد خاص را چشیدهاند، تمایل بیشتری برای تکرار این تجربه دارند. عنوان «المپین» لقبی است که آنها میتوانند بدون تاریخ انقضا از آن اسنفاده کنند. در مورد رشتههای تیمی اما قضیه کمی فراتر است و رسیدن به المپیک، مثل فتح یک قله، اوج قدرتنمایی به حساب میآید.
تیم ملی والیبال ایران، دو دوره متوالی است که بهعنوان قدرت نخست آسیا، راهی المپیک میشود. نسل طلایی والیبال در دوره دوم و در اوج پختگی با حمایت کامل فدراسیون راهی توکیو شد تا شاید صعود تاریخی به جمع چهار تیم برتر المپیک، محقق شود.
رئیس فدراسیون والیبال برای هدایت تیم در المپیک روی بزرگترین گزینه ممکن دست گذاشت و ولادیمیر آلکنو، سرمربی عنواندار روس و قهرمان المپیک 2012 را به تهران کشاند تا لقمه حاضر و آماده ایگور کولاکوویچ سرمربی پیشین تیم ملی، نصیب وی شود. البته به نظر نمیرسد، کسی در دنیا وجود داشته باشد که بتواند به بلیت المپیک، «نه» بگوید.
آلکنو طبق انتظار کارشناسان پیش رفت و با توجه به مدت کم حضورش در ایران، عملاً سودی برای تیم ملی نداشت جز اینکه وجدان داورزنی کاملاً راحت شد که برای تیمش، کم نگذاشته و بهترین مربی جهان را استخدام کرده است. آلکنو در لیگ ملتها، ملیپوشان ایران را تا حد امکان شناخت تا وارد المپیک شود. تیم ملی، شروع مقتدرانهای در توکیو داشت و کارش را با پیروزی بر لهستان و ونزوئلا آغاز کرد، اما از بازی با کانادا، ایتالیا و ژاپن، سه شکست و تنها یک امتیاز به دست آورد تا حتی از گروه خود هم صعود نکند. آرمان والیبال ایران، خیلی سریع، رنگ باخت.
در حالی که رئیس فدراسیون، ایگور کولاکوویچ سرمربی پیشین تیم ملی را با در نظر گرفتن مصالح ملی و به بهانه صرفهجویی مالی اخراج کرده بود، حضور آلکنو و دستیار ایتالیاییاش را میتوان به یک هدررفت ارزی در فدراسیون والیبال تعبیر کرد که گزینه استخدام سرمربی خارجی را تا اطلاع ثانوی از میز رئیس کنار گذاشت.
انتخاب سرمربی جدید تیم ملی کار سختی نبود و بهروز عطایی که با تیم جوانان ایران به قهرمانی جهان هم رسیده بود بهعنوان محملترین و مقبولترین گزینه، مرد شماره یک نیمکت تیم ملی شد. نخستین مأموریت عطایی، شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا به میزبانی ژاپن بود، ژاپنی که با پیروزی 3 بر 2 مقابل ایران در آخرین بازی المپیک، رؤیاهای تیم ملی را بر باد داده بود.
سرمربی جدید تیم ایران در غیاب ستارگانی چون، سعید معروف، محمد موسوی و امیر غفور، راهی ژاپن شد. تیم ملی با پیروزی مقابل هنگکنگ، تایلند، پاکستان، کره، چین تایپه و چین راهی فینال شد و دوباره به ژاپن رسید. تیم ایران، این بار به چشم بادامیها فرصت خودنمایی نداد و با پیروزی 3 بر صفر، جام قهرمانی را برای چهارمین بار بالای سر برد. محمدرضا حضرتپور، علی اصغر مجرد، صابر کاظمی، جواد کریمی و میلاد عبادیپور نیز در تیم رویایی مسابقات جای گرفتند.
«آقا بهروز» نشان داد کارش را بلد است، اما لیگ ملتها و تنه زدن به قدرتهای غیرآسیایی، عیار بینالمللی تیم او را مشخص خواهد کرد. البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت که برنامه و تفکرات عطایی در المپیک 2024 پارس قرار است به بار بنشیند و قطعاً در این بین، شکستهایی هم در کنار پیروزیها وجود خواهد داشت.
برگزاری منظم و قدرتمند لیگ برتر، کمک بزرگی به تیم ملی خواهد بود به شرطی که ساز و کار برگزاری آن از همان ابتدا مورد تصویب کارشناسان قرار بگیرد و نظرسنجیهای وقت و بیوقت در حین برگزاری لیگ و کدخدامنشی، جای خود را به قانونهای بدون نقص بدهد.
اردوهای تیم ملی والیبال از 20 فروردین آغاز خواهد شد و به جز میلاد عبادیپور، خبری از نسل طلایی والیبال ایران حتی امیر غفوری که عملکرد خوبی در تیم سپاهان داشت، نیست. نخستین محک جدی شاگردان عطایی در لیگ ملتها خواهد بود.
انتهای پیام/